فریادی بی صدا.
دلتنگ تمامی لحظات دوری از من.
من.
واژه ها غریب تر شده اند پس از تو.
تو.
دوردست ها هم سایه ای از تو نیست.
و چ غریب است این واژه تو.
کیلومتر ها از من بودن.
کیلومتر ها از تو شدن.
این واژه ها فاصله دارند.
و تو.
ای غریب ترین آوای من.
کمی دور رفتی از لحظه های غریب این زندگی
و چ غریب تر میشوند واژه هایی چون زندگی.
نفس های عامیانه.
لحظه های گذرااا.
و چ زود دیر میشود برای تمام واژه های.
آوای نگاهت و رنگ صدایت کیلومترها از فرهنگ لغت تپیدنم فاصله دارد.
و این بار صدای کوچ بهاری فاصله هاست.
فاصله های سردو بی روح و گذرا.
براستی ک چ آوای مرگباریست این کوچ فاصله ها.
و انتظار و انتظار و انتظار.
غریبانه ب آشیانه تپیدن نشسته است.
و چ آوای عجیبیست کوچ فاصله ها.
و تو ؛ غریبانه ترین من واژه ی کهکشان هستی.
یاحق
تو ,واژه ,ها ,غریب ,فاصله ,های ,و چ ,و انتظار ,از تو ,ها از ,غریب تر
درباره این سایت